یک کاپیتان سابق پلیس گروهی از قاتلان مرگبار را برای حذف یاکوزاهای فاسد و مافیایی استخدام می کند. اولین کار آنها رهگیری یک کیف از گروهی است که مواد مخدر قاچاق می کرد ,...
شیشیکاری جزیره ای دورافتاده است که زمان را پشت سر گذاشته است. این جزیره از کاهش جمعیت و کاهش صنایع رنج می برد. کیتا ایزومی شروع به تولید انجیر سیاه در جزیره شیشیکاری کرد. به دلیل محصول خوب او، این جزیره نزدیک به دریافت کمک مالی 5 میلیارد ینی از دولت است که بخشی از سیاست دولت برای احیای اقتصاد روستایی است و...
پس از اینکه پدر کنجی یاماموتو در اثر استفاده از یک ماده‌ی مخدر می‌میرد، او دچار غم و اندوه می‌شود. بعد از مدتی کنجی به یک کارتل جنایتکار می‌پیوندد و در آنجا با رئیس باند هیروشی شیباساکی ملاقات می‌کند. هیروشی با کنجی ارتباط برقرار می کند و همچون پدر و پسر به یکدیگر وابسته می‌شوند، اما...
معلم آماریدا (ایچیهارا هایاتو) به مدرسه جدیدی منتقل شده است و هنوز دیوانه ناهار مدرسه است. زمانی که ناهارهای مدرسه سالم تر اما کمتر طعم دار می شوند، شوک زندگی اش را می بیند. رقیب دانش آموز آماریدا، کامینو (ساتو تایشی) نیز به همان مدرسه نقل مکان کرده است و از تغییر ناهار مدرسه عصبانی است...
داستان انیمه کمپ آرام در مورد چند دوست قدیمی است که در گذشته پس از ساختن یک اردوگاه به دوستان صمیمی هم تبدیل می‌شوند،اما پس از پایان دوران دبیرستان راهشان از یکدیگر جدا می‌شود. اکنون آنها دوباره گرد هم جمع می‌شوند تا یک اردوگاه جدید بسازند و…
انیمه سینمایی پادشاه گوزن ها درمورد آخرین بازمانده از گروه جنگجویان معدن نمک است که به بردگی گرفته شده اند. یک شب، سگ های وحشی حمله می کنند و فردای آن روز بیماری ای مرموز گسترش می یابد. جنگجو و دختر بچه کوچکی که همراه اوست فرار می کنند...
در سال 20XX، ژاپن ابرقهرمانان و جامعه خود را به طور کلی با یک سیستم شناسایی جدید به نام "وکتور کارت" تنظیم کرد. اما زمانی که یک هکر تهدید می کند که همه شهروندان توکیو را به هیولا تبدیل می کند...
شینیچی تسودا یک رمان نویس نابغه است. او برنده جایزه معتبر ادبی نائوکی است. یک روز او به ویرایشگرش ناهومی توریکای اجازه می دهد تا آخرین رمان او را بخواند. این رمان قرار است بر اساس یک تجربه شینیچی تسودا باشد...
واتانوکی توانایی خاصی در دیدن یاکاشی دارد. یک روز، واتانوکی توسط یک پروانه به یک فروشگاه مرموز هدایت می شود. در آنجا با صاحب فروشگاه یوکو آشنا می شود. واتانوکی به او می گوید که آرزوی ارزشمندترین چیزش را به او خواهد داد.
